شرح بیتی از حافظ
آیانو ساساکی
حافظ شیرازی که مظهر فرهنگ ایرانی است، غزلیات بسیار شیرین و دلنشینی سروده است که در اکثر آنها از نظر لفظی و دستوری پیچیدگی خاصی دیده نمی شود. اما گاهی اوقات، به ایهام و ابهامی که در اشعار حافظ وجود دارد، بعضی ابیات آنقدر مشکل جلوه می کنند که ادیبان و استادان ارجمند ایرانی و فارسی زبانان شرح آن را دشوار می یابند.
از جمله مفاهیم چند جنبه ای مورد توجه و عنایت حافظ اصطلاحات رایج عرفانی است. تحقیقاتی که انجم شده نشان می دهد که خواجه بیشتر اصطلاحات صوفیه و تعبیرات عرفانی را برای بیان مطالب خویش به کار گرفته است بدون آنکه قصد اصلی اش بازگو کردن رسمی از رسوم عرفان و تصوف باشد و یا بعضی وقتها استعمال آنها درست بر خلاف قیاس و قاعده و به صورتی عکس آنچه موسوم بوده می باشد.
راه یافتن به دنیای پر از راز و رمز شعر خواجه کار هر کس نیست و مختص صاحب نظران و ادیبان پرمایه است. بنابر این تنها کاری که راقم این سطور می توانست انجم دهد این بود که در پای شارحان و صاحب نظران را دنبال کند و مقصد آنان را در یابد.
در این مقاله، بحثهای مختلف در مورد بیت معروف خواجه:
ماجرا کم کن و بازآ که مرا مردم چشم خرقه از سر به درآورد و به شکرانه بسوخت
(غزل ١٨ در خانلری)
در نظر گرفته شده است. شارحان اشاره کرده اند که با در نظر گرفتن اصطلاحاتی که در این بیت به کار گرفته شده منظور خواجه چندان واضح و روشن نیست. راقم این سطور نیز با توجه به نکات زیر، نظریات و مباحث مختلف محققان محترم را معرفی کرده و سعی کرده است تا شرح اصطلاحات را با یکدیگر مقایسه کند:
١- ماجرا کردن
٢- صاحب خرقه کسیت؟ و نقش «مردم چشم» چیست؟
٣- خرقه از سر به در آوردن
۴- به شکرانه خرقه سوختن
راقم این سطور با استفاده از کتب و مقالات مختلفی که شرحی در بارۀ بیت مذکور نوشته اند این تحقیق را انجم داده است. بعنوان مثال از کتابهای:
شرح سودی بر حافظ، در جستجوی حافظ (آقای ذوالنور)، نقش بر آن (مرحوم آقای دکترزرین کوب)، حافظ نامه (آقای خرمشاهی)، گلگشت (آقای دکتر امین ریاحی)، آئینۀ جام (آقای دکتر زریاب خوی)، حافظ جاوید (آقای هاشم جاوید)، سود جسته است.